طارق بن زیادطارق بن زیاد از فرماندهان معروف سپاه موسی بن نصیر بود که در زمان خلیفه اموی ولید بن عبدالملک با دلاوریهای خود موفق به فتح بسیاری از مناطق اندلس و اسپانیا گردید. فهرست مندرجات۲ - چگونگی ترقی طارق بن زیاد ۳ - اوضاع اجتماعی اسپانیا در آستانه فتح ۴ - چگونگی ورود مسلمانان به اسپانیا ۴.۱ - استقلال شمال آفریقا ۴.۲ - نقش واسطهای یولیان ۴.۳ - موافقت ولیدبن عبدالملک ۴.۴ - ایراد نطق در جبل الطارق ۴.۵ - حرکت بسوی طلیطله ۵ - اختلاف طارق و موسی بن نصیر ۵.۱ - تازیانه و زنجیر برای طارق ۶ - متوقف شدن فتوحات ۷ - سرانجام طارق بن زیاد ۷.۱ - عزل موسی و طارق ۸ - عناوین مرتبط ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - اصالت طارق بن زیادطارق فرزند زیاد بن عبدالله و رفهو بن ورفجوم بن نیرغاسن بن ولهاص بن یطوفت بن نفزاو اصالتا از اسرای بربر منسوب به قبیله لیث بود و به همین دلیل وی را لیثی میخواندند. [۲]
مورخ مجهول، اخبار مجموعه فی فتح الاندلس و ذکر امرائها و الحروب الواقعه بینهم، ص۱۷، مادرید، ۱۸۶۷م.
وی در کوهها نشو و رشد پیدا کرد و مانند خویشان خود بت پرست بود. بسیار شجاع و قدرتمند بوده و بر اسب سواری و شمشیر زنی کاملا مسلط بود. [۳]
زیدان، جرجی، فتح اندلس یا طارق بن زیاد، ترجمه محمد علی شیرازی، ص۸۱، تهران، انتشارات مجله ماه نو.
۲ - چگونگی ترقی طارق بن زیادهنگامی که موسی بن نصیر کارگزار خلیفه اموی به شمال آفریقا آمد، طارق بن زیاد که مدتی بود به اسلام گرویده بود، بواسطه شجاعت و دلاوری و صداقت و امانت وی مورد توجه موسی قرار گرفت و همین امر موجب ترقی وی شده و فرمانده نیروهای منطقه طنجه شد. [۴]
ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ص۸۵ - ۸۶، قاهره، مکتبة و مطبعة مصطفی البایی الحلبی، ۱۹۶۳م، چاپ سوم.
۳ - اوضاع اجتماعی اسپانیا در آستانه فتحمردم اسپانیا (به استثنای یهودیان) بر اثر فشار مردان دین که انتشار هر مذهب دیگری را حرام کرده بودند، مسیحی کاتولیک بودند و بر اثر سیطره معنوی آنان مردم نباید در کلیسای کاتولیک جمع آوری اناجیل، تفاسیر، پدران روحانی، مراسم کلیسا، قربانی و وضعیت مذهب کاتولیکی مسیحیت هیچ گونه شکی میکردند. اسقفها و مردان بزرگ دین، در مجالس ملی که بر کارهای کلی حکومت نظارت داشت، حاضر میشدند و انتخاب پادشاه را تصویب میکردند. این گروه به خود اجازه میدادند در صورتی که پادشاه به تصمیمهای آنان اعتنا نکند، او را برکنار نمایند. بدین گونه میبینیم که اسپانیا وحدت سیاسی خود را از دست داد و زندگی اجتماعی آن فاسد شد و در آن هنگام که در طرف دیگر تنگه، نیروی اسلامی منسجم و پر تحرکی ظهور کرده منتظر فرصت مناسب برای ورود بود، اسپانیا در گوشهای به سخت گیری درباره آداب و مراسم دینی مشغول بود. [۵]
طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، ص۱۶۰، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰، چاپ اول.
۴ - چگونگی ورود مسلمانان به اسپانیاشهر سبته به لحاظ عقیده به روم وابسته بود، اما دوری پایتخت روم از سبته سبب شد تا روم، تاثیر عملی خود را بر این بخش از شمال آفریقا از دست بدهد. ۴.۱ - استقلال شمال آفریقااین مسئله یولیان، حاکم آن جا روا داشت که در نوار ساحلی میان طنجه و سبته اعلان استقلال نماید و به هنگام سختی در حمایت اسپانیا قرار گیرد. [۶]
دوزی، رینهارت، المسلمون فی اسپانیا، ترجمه حسن حبشی، ج۱، ص۴۳، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۴م.
۴.۲ - نقش واسطهای یولیانهنگامی که مسلمانان با سرزمین یولیان، همسایه شدند، وی نیروی آنان را کمک خوبی برای رسیدن به هدفش تلقی کرد. هم چنین بعد از تسلط مسلمانان بر منطقه میخواست که به آنان خدمت چشم گیری نماید از این رو تصمیم گرفت نقش واسطهای را در تشویق آنان برای عبور و رفتن به اسپانیا ایفا کند و حلقه ارتباط میان آنان و گروه مخالف پادشاه لذریق شود. بدین منظور به طارق بن زیاد در طنجه پیوست و درباره حمله به اسپانیا با او سخن گفت و رفتن به آن جا را پیشنهاد کرد. [۷]
ابن قوطیه، محمد بن القرطبی، تاریخ افتتاح الاندلس، تحقیق عبدالله الطباع، ص۸، بیروت، دارالنشر للجامعین، بی تا.
۴.۳ - موافقت ولیدبن عبدالملکموسی بن نصیر در این باره به ولید بن عبدالملک خلیفه اموی نامهای نوشت و با تشریح اوضاع اندلس، از او برای حمله به اسپانیا اجازه خواست و او موافقت کرد [۸]
ابن قوطیه، ابوبکر محمد بن القرطبی، تاریخ افتتاح الاندلس، تحقیق عبدالله الطباع، ص۸، بیروت، دارالنشر للجامعین، بی تا.
و همین امر موجب شد که موسی، طارق بن زیاد را در سال ۹۳ (ه. ق) با هفت هزار سپاهی به اسپانیا بفرستد.۴.۴ - ایراد نطق در جبل الطارقطارق نزدیک صخرهای بزرگ که به جبل الطارق موسوم گشت از کشتیهایی که امیر سبته (ژولین یا یولیان) در اختیارش نهاده بود، در ساحل پیاده شد و سپاه خود را با ایراد نطقی پرشور و هیجان انگیز به جهاد و فداکاری دعوت کرد و به آنان چنین گفت: «ای مردم آیا این راه فرار است؟ دریا پشت سر است و دشمن در برابر شما. به خدا که برای شما راهی جز پیش گرفتن راستی و صبر نیست. او گران بار میآید و شما سبک جز تیغ ندارید، اگر کوتاهی کنید آبرویی برود، در مشقت اندک راحتی بسیار است و شما میدانید در این جزیره حواری حسان دختران یونانیان با ردایی مرجان و یاقوت با جامههای دیبا و نرم برای شما داشتهاند.» [۹]
شلبی، احمد، وفیات الاعیان منظرالانسان، ج۳، ص۳۲۳ - ۳۲۴، موسوعة التاریخ الاسلامی، مصر، ۱۹۷۴م.
۴.۵ - حرکت بسوی طلیطلهدو سپاه در صحرای بکه یا لکه با هم رو در رو شدند و طارق با کمترین مقاومت و کوششی موفق به تسخیر بعضی از شهرها شد [۱۰]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۴۵، تهران، ۱۳۶۰.
و نیروهای تحت طرف مالقه و دسته سوم را به سوی شهر غرناطه مامور کرد و خود با چهارمین دسته به طرف طلیطله پایتخت گوتها روان شد. طارق در طلیطله هنگامی که در مقابل لذریق حاکم آن جا قرار گرفته بود، اظهار داشت که «من در این جانبازی از شما پیش قدم ترم، نخست من به سردار این سپاه حمله میکنم اگر او را کشتم خار بزرگی را از سر راه شما برداشتهام و اگر در این راه کشته شوم شما هدف مرا تعقیب کنید و ذرهای هراس و سستی به خود راه ندهید.» [۱۱]
ابن خلکان، أحمد بن محمد، منظر الانسان ترجمه وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ترجمه احمد بن محمد بن الشجاع السنجری، تصحیح و تعلیق دکتر فاطمه مدرسی، ج۳، ص۳۲۲، ارومیه، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۰، چاپ اول.
هیجان عجیب در میان سربازان اسلام بعد از این خطابه وجود آمد که راهی برای نجات خود جز عبور از اجساد دشمن ندارند. بعد از صدور فرمان حمله، اردوی مسلمانان بی باکانه به سوی دشمن هجوم ببرند و دشمن را سخت در تنگنا قرار دادند. [۱۲]
ابن خلکان، أحمد بن محمد، منظر الانسان ترجمه وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ترجمه احمد بن محمد بن الشجاع السنجری، تصحیح و تعلیق دکتر فاطمه مدرسی، ج۳، ص۳۲۴، ارومیه، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۰، چاپ اول.
سپاهیان او در همه جا پیروز شدند و شهرهای مذکور را تسخیر کردند. [۱۳]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۴۵، تهران، ۱۳۶۰.
[۱۴]
لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی، ص۳۳۱، تهران، انشتارات علمی، ۱۳۳۴.
۵ - اختلاف طارق و موسی بن نصیرموسی بن نصیر حکمران هشتاد ساله آفریقا که از پیروزیهای سریع و ناگهانی طارق بن زیاد به رشک آمده بود، برای اینکه مبادا فتح اسپانیا به نام سردارش طارق تمام شود، با سپاه فراوانی در سال ۹۳ (ه. ق) به سوی اسپانیا حرکت کرد و هدف مهمش این بود که شهرها و نقاطی را که طارق به علت مقاومت اهالی آنها از تصرفشان صرفنظر کرده بود، تسخیر کند [۱۵]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۳۶، تهران، ۱۳۶۰.
و بدین ترتیب شهر ابن السلیم و قرمونیه و اشبیلیه و مارده را فتح کرد. [۱۷]
ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، ترجمه علی دوانی، ص۴۲، قم، چاپخانه علمیه قم، ۱۳۴۸.
۵.۱ - تازیانه و زنجیر برای طارقموسی با طارق در شهر طلیطله روبرو شد و وی را تازیانه زد و به زنجیر کشید که چرا فرمان او را اجرا نکرده و در مرحله اول فتح توقف ننموده است. [۱۸]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۳۶، تهران، ۱۳۶۰.
به روایت دیگر موسی بر طارق خشمگین شده و پسر خود عبدالله را در آفریقا به جای خود گذاشت و پس از رسیدن به طارق، عذر او را پذیرفت و از او درگذشت و وی را سوی طلیطله فرستاد. [۱۹]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۹، ص۳۸۶۷ - ۳۸۶۶، انتشارات اساطیر، ۱۳۶۲، چاپ دوم.
۶ - متوقف شدن فتوحاتبه هر حال موسی و طارق نیروهای خود را یکی کرده و به سوی شمال اسپانیا رهسپار شدند و شهرهای سرقسطه و بارسلون و سایر نواحی اسپانیا را تا حدود کوههای پیرنه تصرف کردند. [۲۰]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۳۷، تهران، ۱۳۶۰.
در نهایت موسی، طارق را در جلیقیه گذاشته و به سوی کوههای پیرنه حرکت کرده در این موقع از طرف ولید، خلیفه اموی به دمشق احضار شد و از ادامه متصرفات بازماند و از طرف خلیفه به دلایلی مورد بی مهری و بی اعتنایی قرار گرفت. [۲۱]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۳۷، تهران، ۱۳۶۰.
۷ - سرانجام طارق بن زیادپس از دریافت نامه خلیفه، طارق بن زیاد به همراه موسی بن نصیر عازم دمشق گردید. آنها به همراه خودشان قریب به سی هزار اسیر و برده و مقادیر زیادی از اموال و جواهر و طلا و زیورآلات داشتند که قابل شمارش نبود. [۲۲]
ابن عذاری، محمدبن محمد، البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب، ج۲، ص۱۹-۲۱، بیروت، دارالثقافه.
[۲۳]
ابن قوطیه، ابوبکر محمد بن القرطبی، تاریخ افتتاح الاندلس، تحقیق عبدالله الطباع، ص۱۰، بیروت، دارالنشر للجامعین، بی تا.
[۲۴]
خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۶۳۶-۳۶۷، تهران، ۱۳۶۰.
هنگامی که آنها به منطقه طبریه در فلسطین رسیدند، ولیعهد خلیفه به آنها دستور داد که مدتی تاخیر کنند تا خلیفه که شدیدا بیمار بود، از دنیا برود و او به خلافت برسد (شاید این دستور بدین علت بود که میخواست افتخار فتوحات را به اسم خود ثبت کرده و غنائم را بدست آورد). اما آنها به راه خود ادامه داده و با غنایمی که به همراه داشته وارد دمشق شدند و آن را به خلیفه تقدیم کردند. پس از اندک زمانی خلیفه دار فانی را وداع گفته و ولیعهد به خلافت رسید. [۲۵]
عش، یوسف، الدولة الامویة، ص۲۵۰ - ۲۵۱، سوریة، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۶ه، ۱۹۸۵م، الطبعة الثانیة.
۷.۱ - عزل موسی و طارقخلیفه جدید که از سرپیچی دو فرمانده از دستوراتش ناراحت بود آنها را از فرماندهی عزل کرد. [۲۶]
عش، یوسف، الدولة الامویة، ص۲۴۹ - ۲۵۱، دارالفکر، دمشق سوریة، الطبعة الخامسة، ۱۹۹۸م.
بعد از آن هیچ پست و مقامی به طارق واگذار نشده و هیچ نامی از او در تاریخ ذکر نشده که چه شد و چه زمانی و در کجا فوت کرد. [۲۷]
شلبی، محمود، حیاة طارق بن زیاد فاتح اندلس، ص۲۲۳ - ۲۲۴، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ه، ۱۹۹۲م.
۸ - عناوین مرتبطاندلس ۹ - پانویس
۱۰ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «طارق بن زیاد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۰۶. ردههای این صفحه : بنی امیه | تاریخ خلفا | تراجم | جنگجویان | درگذشتگان سال 102 (قمری) | کارگزاران بنی امیه | مقالات پژوهه
|